مدیریت غیر اصولی مرکزنشینان ما را به این واداشت

پاسخ به چند مقاله اخیر سایت دریانیوز بر علیه استان شدن غرب مازندران: 

مدیریت غیر اصولی مرکز نشینان 

 ما را به این واداشت 

1- متاسفانه طی چند پست اخیر، دوستان شرق مازندرانی به انحاء مختلف و با توهین و تشر و تهدید نام جدایی طلب بر مردم غرب مازندران نهاده اند، که این خود یکی از مهمترین دلایل تاکید بر جدایی ما از آنان است. فرهنگی پدرسالار که می خواهد دایه مهربانتر از مادر باشد و به خود اجازه هر عملی را می دهد.
 
مقاله "قصد اصلی جدایی طلبان در غرب مازندران چیست؟" نمونه ای بارز از نگرش استثمارگرایانه این دوستان به غرب مازندران است. نگاهی که چند دهه بر ما حاکم بوده و روح و جانمان را آزرده است. در کدام فرهنگ ایرانی و اسلامی آمده که شما درباره مردم غرب مازندران اینگونه سخن بگویید:

((جدایی طلبان به جای استفاده از توانمندی های موجود و توسعه درون زا ، از روی عجز و ناتوانی بعضاً با حب و بغض بر نام زیبای مازندران جفا می کنند و انتقام ندانم کاری ها ، سهل انگاریها و سوء مدیریتی  و غیره را از نام مازندران می گیرند))

مردم مازندران یکپارچه و همصدا خواستار عبور از این نوع طرز تفکرند. طرز تفکری پدرسالار که به کلیت مردم نور و نوشهر و چالوس و عباس آباد و تنکابن و رامسر می تواند در یک جمله بزرگترین توهین ها را نثار کند و ما یک لحظه، فقط برای یک لحظه فکر کنیم که در عصر برده داری هستیم.

2- درباره تقسیمات کشوری حرف زدید و گفتید که استان مازندران با وسعت حدود بیست هزار کیلو متر مربع در حال حاضر یک هشتادم وسعت ایران می باشد . باید خدمتتان عرض کنم که وسعت دقیق مازندران ۲۳٬۷۵۶ کیلومتر مربع است و این مقدار در مقایسه با استان قم با وسعت ۱۴۶۳۱ کیلومتر مربع یا گیلان با وسعت 14711 کیلومتر مربع، وسعت کمی نیست! ضمنا درست است که تمام مراکز استان به شهرهای تابعه نزدیک نیستند، اما من فکر نمی کنم استانی وجود داشته باشد که شهری در انتهای انتهایش مرکز استان باشد! استان مازندران مثل خطی بلند است که ساری بعنوان یکی از آخرین نقطه هایش می باشد. من فکر می کنم بعد از جدایی گلستان، ساری دیگر پتانسیل مرکز استان بودن را حتی از لحاظ شکلی نیز ندارد.

3- در مقاله ((انرژی خود را صرف توسعه مازندران کنید نه جدایی)) آمده است که ((طبق شواهد به غیر از برخی از مردم که به دلایل مختلف خواستار جدایی از مازندران نیستند مسئولانی نیز در این منطقه وجود دارند که به هیچ وجه اعتقادی به جدایی نداشته و هیچگاه این جمع را همراهی نکرده اند.)) می شود نگارنده محترم بگویند اول از همه کدام مردم غرب مازندران خواستار جدایی نیستند و این آمار را از کجا آورده اند؟ ثانیا می شود نام مسئولین غرب مازندرانی که با این موضوع مخالفند را ذکر نمایند؟ به نظر بنده این حرف کذب محض است، مگر اینکه خلافش ثابت شود و ایشان نمونه و فکت بیاورند. بهتر است این دوستان به جای مردم غرب مازندران تصمیم نگیرند و حرف توی دهانشان نگذارند.

4- جالبترین نکته ماجرا این است که دوستان مرکزنشین ما را جدایی طلب می خوانند. راستی ما از چه چیزی می خواهیم جدا شویم. اصلا قرار نیست ما از چیزی جدا شویم. این خواست قانونی مردم غرب مازندران است و خلاف قانون حرکت نمی کنند. مگر استانهای اردبیل، قم، گلستان، البرز ، قزوین و...و... مستقل نشدند. آیا باید برآنان نیز نام جدایی طلب نهاد؟

 در این مورد شما قضاوت نمی کنید، بلکه مراجع قانونی و ذی صلاح تصمیم گیرنده نهایی اند و بس، و ما به حکم آنان تمکین می کنیم، کما اینکه که در تمام این سالها این کار را انجام داده ایم. جدایی طلب، زشت ترین صفتی بود که می توانستید بکار بگیرید تا شعور و حق و حقوق قانونی مردم غرب مازندران را به سخره بگیرید که گرفتید. و این رفتار بی فرهنگ، این توهین ها و تهدیدها، مهمترین دلایل ما برای ابراز این درخواست است.

5- بعضی ها می گویند که فقط غرب مازندران دچار فقر و عقب افتادگی نیست بلکه بهشهر ، نکا ، کیاسر ، چهار دانگه ، هزار جریب ، جویبار و ... نیز از این قاعده مستثنا نیستند. ما نیز این را قبول داریم. اما دلایل این عقب افتادگی را در مدیریت غیر اصولی مرکزنشینان و توجه صرف به چند شهر همچون ساری و بابل و آمل می دانیم. بودجه به طور صحیح در استان پخش نمی شود. مرکزنشینان همه چیز را برای خودشان می خواهند. این دلیل دیگری است که ما با اتحاد در غرب مازندران به طریقی که قانونی است سعی نماییم، از این بحران عبور کنیم و تقصیر ما نیست که مردم آن دیاران راهکار یا اتحادی برای عبور از این ناعدالتی ها ندارند. آنان نیز به طریقی دیگر و از راه قانون می توانند حق خود را بستانند و این مرتبط به مقوله استان شدن غرب مازندران نیست.

6- در مقاله ((((انرژی خود را صرف توسعه مازندران کنید نه جدایی)) آمده است که ((با توجه به اینکه مشایی اهل رامسر ، شیخ الاسلامی اهل چالوس، حسینی اهل تنکابن و ناطق اهل نور است باید دید کدام شهرستان مرکز استان خواهد شد ؟)). برای ما اصلا اهمیتی ندارد که کدام شهر مرکز استان شود. شما لازم نیست نگران این موضوع باشید. ما می خواهیم غرب مازندران پیشرفت کند و به حاشیه ها چندان توجهی نداریم، با این حال ممنون از دلسوزی شما که نگرانید بین ما غرب استانی ها برای مرکزیت نزاع و جدل شود! به شما قول می دهیم هیچ اتفاقی نمی افتد و نگران نباشید. قول می دهیم. قول!

7- در مقاله "قصد اصلی جدایی طلبان در غرب مازندران چیست؟" آمده است: ((فکر می کنند پس از جدایی ،  پست استاندار و فرماندار تقدیم آنها می گردد و پس از روشن شدن این نیات است که پاسخگویی به آنها رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت .))

زهی خیال باطل! کسی اینگونه فکر نمی کند. ما همینکه توسعه پیدا کنیم برایمان کفایت می کند. برف سال 86 و بی مهری مسئولین مازندرانی ما را بس! پست و مقام پیشکش شما! حق ما را به ما بدهید. یعنی هزاران هزار غرب مازندرانی که خواستار استان شدن هستند دنبال پست و مقامند؟ اخر این چه جفا و توهینی است که شما بر ما روا میدارید. یعنی تمام مردم غرب مازندران، یک مشت انسان تشنه قدرتند؟ این است طرز تفکر شما؟

در پایان لازم می دانم یادآوری کنم که مردم غرب مازندران در چهارچوب قانون مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران و با اتکا به خداوند مهربان، خواسته قانونی خود را مطرح نموده و حکم قانون را هر چه که باشد پذیرایند. در هیچ کجای قانون نیامده که مردم یک دیار نمی توانند خواسته استانی شدن داشته باشند و اگر چنین بود آنان جدایی طلبند. این جفایی است که بر مردم غرب مازندران می رود و پیش از هرچیز یادمان نرود که ما همگی مسلمان و هموطنیم، پس بهتر است با هم بیشتر برادر و برابر شویم و بدانیم که استان شدن غرب مازندران چیزی از برادری ما کم نمی کند.

مازیار عارفانی
سردبیر نشریه شمیم شمال